بیست و نهم بهمن ماه روز سپندار مزگان روز دلدادگی عشاق پارسی،بر تمام پارسیان گرامی باد
اینک زمین را میستاییم؛
زمینی که ما را در بر گرفته است.
ای اََهورهمَزدا !
زنان را میستاییم.
زنانی را که از آن ِتو به شمار آیند
و از بهترین اَشَه برخوردارند، میستاییم.
اوستا - یسنا 38 - بند
دروغ نگویید برخی انسانها به دلایل مختلف و اندازههای متفاوت در زندگی دروغهایی میگویند. گاهی خودمان را درباره احساسات فرد خاصی گول میزنیم. گاهی برای طفره رفتن از زیر بار مسئولیت، دروغ میگوییم. گاهی حتی برای پوشاندن تقصیرات و اشتباهات خود به هر دروغی چنگ میاندازیم تا آبروی رفته خود را دوباره به دست بیاوریم. اما همانطور که در آموزههای دینی آمده است، دروغ فعل پسندیدهای نیست. اما چند نوع دروغ وجود دارد که هیچ دلیل قانعکنندهای برای گفتن آنها وجود ندارد. چرا آدمیباید برای سادهترین و بیارزشترین مسائل زندگی خود دروغ بگوید؟! بهانههای دروغین هرگز سعی نکنید به بهانههای دروغین دوستان خود را از سرتان باز کنید. به او قول دروغین ندهید. به این فکر کنید اگر ناگهان با او در خیابان یا مکان دیگر روبه رو شوید چه میشود؟ بهانههای فشار کاری یا مهمان داشتن یا... که به دروغ مطرح میشوند به هیچ عنوان اخلاقی و درست نیستند و موجب آسیب دیدن موقعیت اجتماعی شما خواهند شد. نخواندن ایمیل یا پیغامهای دیگران اگر فرصت ندارید یا به هر دلیلی، علاقه به خواندن ایمیلی پر از درخواست و گلایه دوست خود را ندارید، هنگامی که از شما میپرسد آیا ایمیل مرا دریافت کرده ای؟، به جای دروغ گفتن اینکه به اینترنت دسترسی ندارید یا کارهایتان زیاد است، خیلی صادقانه بگویید در نخستین فرصت این کار را انجام خواهید داد. دوست نداشتن غذا اگر گوشت قرمز دوست ندارید، یا از طعم قارچ متنفر هستید شاید ترجیح دهید به اطرافیان بگویید به آن غذا حساسیت دارید. اما چرا؟ گفتن واقعیت چه اشکالی دارد؟ چرا صادقانه نمیگویید که قارچ دوست ندارید. پاسخ ندادن به موبایل موبایل شما زنگ میخورد و نام دوست صمیمیشما روی نمایشگر ظاهر میشود. به همین خاطر تماس او را بیپاسخ میگذارید. اما وقتی همدیگر را دیدید، به او چه خواهید گفت؟ در جلسه کاری بودم ونتوانستم پاسخ دهم؟... سادهترین و صادقانهترین کار این است که از او عذرخواهی کنید و بگویید در نخستین فرصت با او تماس خواهید گرفت تا با شما درددل کند. دیرکردن این عادت بیشتر مختص خانمها است. به طور مثال، خودشان هم میدانند زودتر از نیم ساعت دیگر حاضر نمیشوند اما به دروغ میگویند من 5 دقیقه دیگر حاضر هستم. این مساله شاید چندان مهم به نظر نرسد اما در طولانی مدت نوعی بیاعتمادی و دلخوری میان شما و شریک زندگیتان به وجود خواهد آورد. قولهای دروغین وقتی دوست ندارید سینما بروید، چرا دعوت دوست خود را میپذیرید که بعد هم مجبور شوید به او پیامک بزنید و به دروغ بگویید مریض شدهاید؟ از همان ابتدا خیلی رک و صادقانه نه بگویید و برنامه ریزیهای او را نیز به هم نزنید. آدمها به یکدیگر اعتماد میکنند و این نوع دروغهای کوچک باعث خدشهدار شدن رابطهها و اعتماد میان افراد خواهد شد.
زندگی با تقسیم شادیها معنا میگیرد. چند مورد زیر از علل مهم غمگین شدن افراد است: فراموش کردن اهداف افراد غمگین معمولا فراموش میکنند در زندگی چه هدفی دارند. هرگز اهدافتان را به دست فراموشی نسپارید، زیرا با فراموش کردن آنچه میخواهید، خودتان را نیز به دست فراموشی میسپارید. فرقی نمیکند چه هدفی دارید، شاید میخواهید وضع شغلی، روابط با دوستان، سلامت بدنتان یا هر چیز دیگری را اصلاح کنید. هدفگزینی نه تنها شما را به موفقیت میرساند بلکه موجب سلامت روانتان نیز میشود. دستاویزی برای تلاش نکردن افراد غمگین معمولا شکستهای گذشته را بهانهای برای تلاش نکردن و افسرده ماندن قرار میدهند. آنها هرگز فرصتهای دیگر را امتحان نمیکنند تا دوباره شادی را لمس کنند. به یاد داشته باشید، شکست پایان همهچیز نیست. در حقیقت گاهی اوقات شروع فرصتی تازه است. شنیدن صدای خودانتقادی خودانتقادی درست شبیه والدی میماند که مدام شما را سرزنش و با دیگران مقایسه میکند و باعث میشود نتوانید برای خود و موفقیتهایی که داشتهاید ارزشی قائل شوید. این صدای درون خودانتقادی، گاهی بسیار موذیانه عمل کرده و با افکارتان یکی میشود، به طوری که متوجه اثر مخرب آن در درازمدت نمیشوید. اگر فقط یک کار بتوانید انجام دهید ساکت کردن این صدا موثرترین است. افکار دیگران آنها مدام نگران افکار دیگران هستند و میخواهند همه را راضی نگهدارند و با این کار زندگی را به کام خود تلخ میکنند. فراموش نکنید هرگز نمیتوانید افکار و رفتار دیگران را کنترل کنید و همیشه کسی هست که دربارهتان قضاوت و حتی بهشدت از شما انتقاد کند. به هیچ یک از این موارد اهمیت ندهید و فقط روی افکار و خواستههای خودتان متمرکز شوید. اهمیت دادن به موضوعات خارج از کنترل بیشتر مسائل زندگی از گذشته خودمان گرفته تا انتخابهای افراد دیگر و حوادث غیرمنتظره، خارج از کنترلمان است و افراد غمگین به تمام این امور اهمیت میدهند. اما اگر میخواهید غمگین نباشید روی مسائلی که میتوانید تسلط داشته باشید متمرکز شوید و به باقی امور اهمیتی ندهید. بهترین کار برای برخورد مناسب با موضوعات غیرمنتظره، داشتن قدرت روحی مناسب است که با توجه به تواناییهایتان میتوانید به آن دست یابید. تمرکز روی نداشتهها انسانهای غمگین همیشه روی نداشتههایشان متمرکز میشوند. در حقیقت دنیای مدرن امروز باعث شده ما همیشه آرزوی داشتن چیزی را در دل بپرورانیم. اگر میخواهید غمگین نباشید بهترین کار این است که برای داشتههایتان ارزش قائل شوید و سپاسگزار لحظاتی باشید که به خواستههایتان دست پیدا کردهاید. گذراندن وقت با افراد منفیباف آنها وقت باارزششان را کنار افراد منفی باف میگذرانند و خود نیز به مرور دچار بدبینیهایی میشوند که دست آخر آنها را به ورطه ناامیدی و افسردگی میکشاند. از افرادی که زندگی تان را پر از غم و اندوه میکنند دوری کنید و با کسانی نشست و برخاست کنید که به شما روحیه و انرژی میدهند. زندگی بسیار کوتاه است که بخواهید وقتتان را با افرادی که غمگینتان میکنند، بگذرانید. کینهورزی کینهورزی، ویژگی بسیار مسمومکننده و مخربی است که گاهی افراد غمگین گرفتارش هستند. قدرت و نیروی بسیار زیادی در بخشش وجود دارد که میتواند به فرد روحیه و توان حرکت به جلو را بدهد. در زندگی هر انسانی رویدادهای ناراحتکننده و اتفاقهای بد وجود دارد، اما اگر قرار باشد بابت هر موضوع ناراحتکننده نسبت به دیگران کینه به دل بگیریم، هرگز نمیتوانیم شاد زندگی کنیم. افراد خشنود از زندگی تصمیمگیریهای بهتری انجام میدهند و خلاق و ابتکاریتر عمل میکنند.
انسانها در سخن گفتن با یکدیگر باید به یک سری نکات توجه داشته باشند و آنگونه که دوست دارند با آنها سخن گفته شود، با دیگران سخن بگویند. اسلام به نحوه سخن گفتن انسانها با همدیگر تاکید زیادی دارد. در این باره امام علی (ع) میفرمایند: آنچه را نمیپسندی به تو بگویند، تو (نیز) بر زبان میاور. امام باقر (ع) درباره این آیه: که با مردم به نیکویی سخن بگویید فرمودند: با مردم سخن بگویید به بهترین زبانی که دوست دارید با شما سخن بگویند، زیرا که خداوند (این کسان را) دشمن میدارد: لعن و نفرینکنندگان، دشنامدهندگان، بدگویان به مردم مومن، فحشدهندگان ، خداوند دوستدار این کسان است: انسانهای با حیا، انسان صبور و بردبار، انسانهای عفیف و انسانهای پرهیزکننده از گناه و بیعفتی.